[قید]

furthermore

/ˈfɜr.ðərˌmɔːr/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 علاوه بر این

معادل ها در دیکشنری فارسی: آن‌هم
formal
مترادف و متضاد moreover
  • 1.Furthermore, we have a duty to defend our country.
    1. علاوه بر این، ما وظیفه داریم که از کشورمان دفاع کنیم.
  • 2.He said he had not discussed the matter with her. Furthermore, he had not even contacted her.
    2. او گفت که موضوع را با او درمیان نگذاشته بود. علاوه بر این اصلاً با او تماس نگرفته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان