خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دزدانه
[صفت]
furtive
/ˈfɜːrtɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more furtive]
[حالت عالی: most furtive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دزدانه
مخفیانه، یواشکی، رمزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دزدانه
دزدکی
مترادف و متضاد
stealthy
1.He made one or two furtive phone calls.
1. او یکی دو مکالمه تلفنی مخفیانه داشت.
2.I saw him cast a furtive glance at the woman at the table to his right.
2. من او را دیدم که نگاهی دزدانه به زنی که سمت راست میز نشسته بود انداخت.
تصاویر
کلمات نزدیک
furthest
furthermost
furthermore
further to
further education
furtively
fury
fuse
fuse box
fusebox
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان