خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنار آمدن
[فعل]
to get along with
/gɛt əˈlɔŋ wɪð/
فعل گذرا
[گذشته: got along with]
[گذشته: got along with]
[گذشته کامل: gotten along with]
صرف فعل
1
کنار آمدن
ارتباط خوب و نزدیک داشتن، ساختن با (شخص)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساختن
1.She's never really get along with her sister.
1. او هیچوقت واقعا با خواهرش نساخته است.
2.We get along just fine together.
2. ما خیلی خوب با هم کنار میآییم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get along like a house on fire
get along
get ahead
get across
get acquainted
get angry
get annoyed
get anywhere
get around
get arrested
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان