خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لت و پار شدن
2 . بهشدت باختن
[عبارت]
get the crap kicked out of
/ɡɛt ðə kɹˈæp kˈɪkt ˌaʊɾəv/
1
لت و پار شدن
له و لورده شدن ، بهشدت کتک خوردن
culturally sensitive
informal
1.I hear Jonathan got the crap kicked out of him last night.
1. شنیدم که "جاناتان" دیشب لت و پار شده است [شنیدم که دیشب "جاناتان" بهشدت کتک خورده است].
2.You'd better tread carefully or you're going to get the crap kicked out of you.
2. بهتر است بادقت قدم برداری وگرنه له و لورده میشوی.
2
بهشدت باختن
مفتضحانه شکست خوردن
culturally sensitive
informal
1.The final score was 17-1? Wow, they really got the shit kicked out of them!
1. امتیاز نهایی 17 به 1 بود؟ وای، آنها واقعاً مفتضحانه شکست خوردند!
تصاویر
کلمات نزدیک
don't shit where you eat
cut the crap
crap up
crap around
get on to
go forward
piece of crap
holy shit
crap out
holy crap on a cracker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان