[عبارت]

cut the crap

/kˈʌt ðə kɹˈæp/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مزخرف نگو چرت نگو

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد stop the nonsense
  • 1.Cut the crap—I know you're lying to me.
    1. مزخرف نگو؛ می‌دانم داری به من دروغ می‌گویی.
  • 2.Cut the crap. Talk straight or get out.
    2. چرت نگو. رک حرف بزن یا برو بیرون.

2 دست از وقت تلف کردن برداشتن دست از مسخره‌بازی برداشتن

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد stop fooling around
  • 1.We'll never get this room painted unless you guys cut the crap and start working.
    1. هرگز نمی‌توانیم این اتاق را رنگ کنیم، مگر اینکه شما دست از وقت تلف کردن بردارید و شروع به کار کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان