خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شادمانی
[اسم]
glee
/gli/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شادمانی
خوشحالی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انبساط
خوشحالی
شادمانی
شعف
1.She couldn’t hide her glee when her rival came last.
1. او نتوانست شادمانیاش را پنهان کند، وقتی که رقیبش [حریفش] آخر شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
glean
gleam
glazing
glazier
glazed
gleeful
gleefully
glen
glenda
glenn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان