خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خواب رفتن
[عبارت]
go to sleep
/goʊ tu slip/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به خواب رفتن
خوابیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به خواب رفتن
خوابیدن
1.I want to go to sleep but I can't.
1. میخواهم به خواب بروم ولی نمیتوانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
go to school
go to prison
go to pieces
go to one's head
go to library
go to the beach
go to the dentist.
go to the dogs
go to the gym
go to waste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان