خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از هیچ کاری فروگذار نکردن
[جمله]
go whole hog
/goʊ hoʊl hɑg/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از هیچ کاری فروگذار نکردن
تمام هم و غم خود را گذاشتن
1.They went whole hog in their effort to make sure that the convention was a success.
1. آنها از هیچ کاری فروگذار نکردند تا مطمئن شوند که همایش با موفقیت برگزار شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
go white
go weak at the knees
go walking
go viral
go up in flames
go with
go with one's gut feeling
go without
go wrong
go-ahead
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان