Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اجازه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
go-ahead
/ˈɡoʊ əhed/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اجازه
مجوز
informal
1.The council has given the go-ahead to start building.
1. شورا اجازه شروع ساختوساز را دادهاست.
2.The government has given the go-ahead for a multi-billion pound road-building project.
2. دولت اجازه پروژه راهسازی چند میلیاردی را دادهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
go wrong
go without
go with one's gut feeling
go with
go whole hog
go-between
go-cart
go-faster stripes
go-getter
go-kart
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان