خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استانداری (مقام)
[اسم]
governor-generalship
/ɡˈʌvɚnɚdʒˈɛnɚɹəlʃˌɪp/
قابل شمارش
1
استانداری (مقام)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استانداری
تصاویر
کلمات نزدیک
governor-general
governor
governmental
government health warning
government corruption
governorship
gown
gp
gpa
gps
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان