خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرافیک
[اسم]
graphics
/ˈgræf.ɪks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرافیک
نگارهسازی
مترادف و متضاد
diagram
illustration
image
picture
1.Text and graphics are prepared separately and then combined.
1. متن و گرافیک جداگانه تهیه شده و سپس ترکیب میشوند.
computer graphics
گرافیک [نگارهسازی] رایانهای
تصاویر
کلمات نزدیک
graphically
graphic novel
graphic designer
graphic design
graphic
graphics adapter
graphics card
graphics tablet
graphite
graphite grey
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان