خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مکانیک
[اسم]
grease monkey
/gris ˈmʌŋki/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مکانیک
humorous
informal
offensive
1.He is a grease monkey.
1. او یک مکانیک است.
تصاویر
کلمات نزدیک
grease
grazing
grazier
graze
gray-haired
grease someone's palm
greaseproof paper
greasy
greasy hamburger
greasy spoon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان