[اسم]

greasy spoon

/ˌɡriːsi ˈspuːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رستوران کوچک و ارزان

  • 1.We ate at some greasy spoon near the bus station.
    1. ما در رستوران کوچک و ارزانی نزدیک ایستگاه اتوبوس غذا خوردیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان