خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشت چرخکرده
[اسم]
ground beef
/graʊnd bif/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گوشت چرخکرده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گوشت چرخکرده
1.Cook ground beef, and drain off fat.
1. گوشت چرخکرده را بپزید و چربی را جدا کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ground bass
ground ball
ground bait
ground attack
ground
ground beetle
ground cable
ground cherry
ground cloth
ground control
کلمات نزدیک
ground
grouchy
grouch
grotto
grotesque
ground crew
ground floor
ground forces
ground level
ground pepper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان