خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشرو
[اسم]
groundbreaker
/ɡɹˈaʊndbɹeɪkɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشرو
پیشگام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آغازگر
مترادف و متضاد
pioneer
تصاویر
کلمات نزدیک
cooking class
on a trial basis
pudency
academic freedom
freedom of expression
beestings
sunflower oil
enlarger
instrument of crime
mirabelle plum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان