1 . باروت
[اسم]

gunpowder

/ˈgʌnˌpaʊdər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 باروت

معادل ها در دیکشنری فارسی: باروت
  • 1.We need more gunpowder.
    1. به باروت بیشتری نیاز داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان