خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرد
2 . گای (اسم کوچک مردانه)
3 . طناب چادر
[اسم]
guy
/gɑɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرد
پسر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پسر
مرد
informal
مترادف و متضاد
boy
dude
fellow
man
gal
girl
1.Do you mean the guy with the blond hair and glasses?
1. منظورت آن مرد با موهای بلوند و عینک است؟
a big/nice/tough... guy
یک مرد درشتهیکل/مهربان/قلدر و...
He’s a nice guy.
او مرد خوبی است.
the bad guy
آدم بد
At the end of the film the bad guy gets shot.
آخر فیلم آدم بد تیر میخورد.
2
گای (اسم کوچک مردانه)
(Guy)
3
طناب چادر
کابل نگهدارنده میله چادر
مترادف و متضاد
guy rope
تصاویر
کلمات نزدیک
guttural
guttering
gutter press
gutter
gutted
guy fawkes night
guy!
guyana
guys
guzman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان