Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نابودشده
2 . درب و داغون (از لحاظ روحی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
gutted
/ˈɡʌtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gutted]
[حالت عالی: most gutted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نابودشده
فروریخته (از درون)
1.We drove slowly past the gutted buildings.
1. ما از کنار ساختمانهای فروریخته بهآهستگی گذشتیم.
2
درب و داغون (از لحاظ روحی)
نابود
informal
1.Disappointed? I was gutted!
1. ناامید؟ نابود شدم!
تصاویر
کلمات نزدیک
gutsy
guts
gutless
gutierrez
gut reaction
gutter
gutter press
guttering
guttural
guy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان