خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چانه زدن
[فعل]
to haggle
/ˈhægəl/
فعل ناگذر
[گذشته: haggled]
[گذشته: haggled]
[گذشته کامل: haggled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
چانه زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چانه زدن
مترادف و متضاد
bargain
1.Tourists were haggling over the price of a carpet.
1. گردشگران داشتند سر قیمت یک فرش چانه میزدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
haggis
haggard
hag
haft
hafez
hagiographer
hagiography
haiku
hail
hail is harmful to crops.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان