Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پناهگاه
[اسم]
haven
/ˈheɪvn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پناهگاه
سر پناه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گریزگاه
مترادف و متضاد
shelter
1.The camp offers a haven to refugees.
1. اردوگاه پناهگاهی برای مهاجرین فراهم می کند.
2.The river banks are a haven for wildlife.
2. کناره های رودخانه سرپناهی برای حیوانات است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
havelock
haveli
havel
have-not
have young
haverhill fever
haversack
haversian canal
having said that
havoc
کلمات نزدیک
have your back to something
have you seen the bread knife anywhere?
have you seen my new silk scarf?
have you seen my family tree?
have you put in anti-freeze?
haversack
having said that
havoc
haw
hawaii
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان