خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرپیشخدمت
[اسم]
head waiter
قابل شمارش
1
سرپیشخدمت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرپیشخدمت
تصاویر
کلمات نزدیک
head teacher
head start
head shrinker
head over heels in love
head over heels for someone
head-first
head-on
head-to-head
headache
headband
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان