خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با کسی ناعادلانه رفتار کردن
[عبارت]
hit someone below the belt
/hɪt ˈsʌmˌwʌn bɪˈloʊ ðə bɛlt/
1
با کسی ناعادلانه رفتار کردن
informal
1.She called me poor. That sure was hitting me below the belt.
1. او من را فقیر صدا زد [او به من گفت فقیر]. آن واقعا رفتاری ناعادلانه نسبت من بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hit send
hit right between the eyes
hit out at
hit off
hit man
hit squad
hit the bull's eye
hit the hay
hit the jackpot
hit the nail on the head
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان