خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاش
[اسم]
hustler
/ˈhʌslər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلاش
دغلکار، کلاهبردار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاش
1.a street hustler selling fake designer T-shirts
1. یک کلاش خیابانی که تی شرت های معروف تقلبی می فروخت.
2.Johnny was a small-time pool room hustler.
2. "جانی" یک کلاش جزئی در باشگاه بیلیارد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hustle and bustle
hustle
hustings
hussy
husky
hut
hutch
hyacinth
hybrid
hybrid car
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان