خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هیپنوتیزم درمانگر
[اسم]
hypnotist
/ˈhɪpnətɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هیپنوتیزم درمانگر
هیپنوتیزم کننده
1.She went to a hypnotist hoping he could help her to give up smoking.
1. او پیش یک هیپنوتیزم درمانگر رفت به امید اینکه بتواند سیگار کشیدن را ترک کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hypnotism
hypnotic
hypnotherapy
hypnotherapist
hypnosis
hypnotize
hypoallergenic
hypochondriac
hypocrisy
hypocrite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان