خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منحصر بفرد
[صفت]
idiosyncratic
/ɪdioʊsɪnˈkrætɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more idiosyncratic]
[حالت عالی: most idiosyncratic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منحصر بفرد
ویژگی بخصوص (یک فرد)، [وابسته بطرز فکر یا شیوه ویژه کسی]
مترادف و متضاد
distinctive
individual
peculiar
1.each researcher had his or her own idiosyncratic interests.
1. هر محقق علایق منحصر بفرد خود را داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
idiosyncrasy
idiomatic
idiom
idiocy
ideology
idiot
idiotic
idiotically
idk
idle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان