خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوشیدن
[فعل]
to imbibe
/ɪmˈbaɪb/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: imbibed]
[گذشته: imbibed]
[گذشته کامل: imbibed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
نوشیدن
مترادف و متضاد
drink
1.Have you been imbibing again?
1. آیا دوباره (مشروب) نوشیده ای؟
تصاویر
کلمات نزدیک
imbecility
imbecile
imbalance
imax
imam
imbroglio
imbue
imf
imitate
imitation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان