[فعل]

to imitate

/ˈɪməˌteɪt/
فعل گذرا
[گذشته: imitated] [گذشته: imitated] [گذشته کامل: imitated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تقلید کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ادا درآوردن تقلید کردن
  • 1.Children learn by imitating adults.
    1. کودکان، با تقلید کردن از بزرگسالان، می‌آموزند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان