[قید]

immaculately

/ɪˈmækjələtli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more immaculately] [حالت عالی: most immaculately]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌طرز تمیز و مرتب به‌طور بسیار تمیز

immaculately dressed
به‌طرز تمیز و مرتبی لباس‌پوشیده

2 به‌طرز بی‌نقصی بدون کوچک‌ترین ایراد

  • 1.His book is immaculately written.
    1. کتاب او به‌طرز بی‌نقصی نوشته شده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان