خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در دنیای خود زندگی کردن (از دنیای بیرون بیخبر بودن)
[عبارت]
in a world of your own
/ɪn ə wɜrld ʌv jʊər oʊn/
1
در دنیای خود زندگی کردن (از دنیای بیرون بیخبر بودن)
1.She was a shy child who seemed to live in a world of her own.
1. او کودکی خجالتی بود که ظاهرا در دنیای خودش زندگی میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
in a while crocodile
in a stew
in a sense
in a rush
in a row
in absentia
in accord with
in accordance with
in addition
in advance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان