خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گریهکنان
[قید]
in tears
/ɪn tɪrz/
غیرقابل مقایسه
1
گریهکنان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اشکآلود
اشکبار
1.She left the room in tears.
1. او گریهکنان اتاق را ترک کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
in summary
in sum
in store
in step with
in spite of
in terms of
in that
in that case
in the absence of evidence to the contrary
in the act of
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان