خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در حین انجام (عملی نادرست)
[عبارت]
in the act of
/ɪn ði ækt ʌv/
1
در حین انجام (عملی نادرست)
1.I caught him in the act of stealing the money.
1. مچ او را در حین دزدیدن پول گرفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in the absence of evidence to the contrary
in that case
in that
in terms of
in tears
in the afternoon
in the black
in the blink of an eye
in the case of
in the chips
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان