خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در آیندهی نزدیک
[عبارت]
in the near future
/ɛn ðə nɪr ˈfjuʧər/
1
در آیندهی نزدیک
به زودی
1.I'm going to see her in the near future.
1. او را در آیندهی نزدیک خواهم دید.
تصاویر
کلمات نزدیک
in the morning
in the middle
in the meantime
in the margin
in the long term
in the north, iran borders azarbaijan, armenia and turkmenistan.
in the north, it's mild and moist.
in the nude
in the open air
in the pink
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان