خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسکیتسواری (با اسکیت خطی)
[اسم]
in-line skating
/ɪn-laɪn ˈskeɪtɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
اسکیتسواری (با اسکیت خطی)
اسکیت کردن
1.I love in-line skating.
1. اسکیتسواری (با اسکیت خطی) را خیلی دوست دارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in-line skate
in-laws
in-house
in-goal area
in-flight
in-patient
in-tray
in-your-face
inability
inaccessible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان