Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ناتوانی
[اسم]
incompetence
/ɪnkˈɑːmpɪtəns/
قابل شمارش
1
ناتوانی
نقص، بیکفایتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناتوانی
عدم صلاحیت
تصاویر
کلمات نزدیک
incompatible
incompatibility
incomparable
incommunicado
incomings
incompetent
incompetently
incomplete
incomprehensible
inconceivable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
