1 . به ناچار
[قید]

inevitably

/ɪˈnɛvətəbli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به ناچار ناچارا

معادل ها در دیکشنری فارسی: الزاماً ناگزیر قهرا
  • 1.Such a large investment inevitably entails some risk.
    1. چنین سرمایه‌گذاری عظیمی ناچارا شامل ریسک می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان