Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ماند (فیزیک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
inertia
/ɪˈnɜrʃə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماند (فیزیک)
لختی، اینرسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لختی
1.the power required to overcome friction and the inertia of the moving parts.
1. نیروی لازم برای غلبه کردن بر اصطکاک و لختی اجزای [اجسام] در حال حرکت.
تصاویر
کلمات نزدیک
inert
inequity
inequality
ineptitude
inept
inescapable
inevitability
inevitable
inevitable result
inevitably
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان