[صفت]

inert

/ɪˈnɜːrt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more inert] [حالت عالی: most inert]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 راکد بی حرکت

معادل ها در دیکشنری فارسی: لخت
مترادف و متضاد dormant motionless moving
  • 1.He lay inert with half-closed eyes.
    1. او با چشم های نیمه باز بی حرکت دراز کشیده بود.
  • 2.The president has to operate within an inert political system.
    2. رئیس جمهور مجبور است درون سیستم سیاسی راکد فعالیت کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان