خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهطور غیر رسمی
[قید]
informally
/ɪnˈfɔrməli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهطور غیر رسمی
1.I was dressed informally, but everyone else had a suit on.
1. من بهطور غیر رسمی لباس پوشیده بودم، ولی همگی [بقیه افراد] کت و شلوار به تن داشتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
informality
informal
inform
infomercial
info
informant
information
information center
information desk
information overload
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان