خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به طور غریزی
[قید]
instinctively
/ɪnˈstɪŋktɪvli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور غریزی
به طور ناخودآگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به طور غریزی
1.Instinctively my hand reached for my phone.
1. به طور ناخودآگاه دستم به سمت گوشیام رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
instep
instead
instantly
instantaneously
install
institution
instruct
instructor
instrument
instrumentalist
کلمات نزدیک
instinctive
instinct
instil
instigator
instigation
instinctually
institute
institution
institutional
institutionalize
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان