خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتومبیل قراضه
[اسم]
jalopy
/ʤəˈlɑpi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتومبیل قراضه
ابوقراضه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابوطیاره
ماشین قراضه
قارقارک
informal
1.You actually paid money for that jalopy?
1. واقعا برای اون ابوقراضه پول دادی؟
تصاویر
کلمات نزدیک
jake
jakarta
jainism
jain
jaime
jam
jam jar
jam on the brakes
jam-packed
jamaica
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان