Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (آهسته) دویدن (به منظور ورزش کردن)
2 . دوی آهسته
[فعل]
to jog
/dʒɑːɡ/
فعل ناگذر
[گذشته: jogged]
[گذشته: jogged]
[گذشته کامل: jogged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(آهسته) دویدن (به منظور ورزش کردن)
مترادف و متضاد
go jogging
run slowly
1.I jog through the park every morning.
1. من هر روز صبح در [ از میان] پارک می دوم.
[اسم]
jog
/dʒɑːɡ/
قابل شمارش
2
دوی آهسته
پیاده روی تند
1.I like to go for a jog after work.
1. من دوست دارم بعد از کار به پیاده روی تند بروم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
joey
joewood
joel harris
joel chandler harris
joe schmoe
jog memory
jog trot
jogger
joggers
jogging
کلمات نزدیک
joey
joel
joe schmoe
joe blow
joe
jogger
jogging
john
john and mary are a newly-married couple.
john divorced his wife.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان