خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مقتدرانه رفتار کردن
[عبارت]
kick some ass
/kˈɪk sˌʌm ˈæs/
1
مقتدرانه رفتار کردن
تحت کنترل گرفتن
culturally sensitive
informal
1.You're going to need to start kicking some serious ass if you want to get your branch's sales numbers back on track.
1. باید شروع کنی به کاملاً مقتدرانه رفتار کردن اگر میخواهی آمار فروش شعبهات را به روال سابق برگردانی.
تصاویر
کلمات نزدیک
kick ass on
jive-ass
keep from
have head up ass
keep at
keep it up
kiss my ass
knock about together
kiss-ass
knock around together
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان