خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشت اتهام به سمت کسی گرفتن
[جمله]
lay the finger on someone
/leɪ ðə ˈfɪŋgər ɑn ˈsʌmˌwʌn/
1
انگشت اتهام به سمت کسی گرفتن
مترادف و متضاد
put the finger on someone
1.Tom laid the finger on John, and he is really mad.
1. "تام" انگشت اتهام را به سمت "جان" گرفت و او الان بسیار عصبانی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
lay the blame at somebody else's door
lay siege
lay scratch
lay out
lay on
lay up
lay-by
lay-off
lay-up
layabout
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان