خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماندگار
2 . پردوام
[صفت]
lingering
/ˈlɪŋɡərɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lingering]
[حالت عالی: most lingering]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماندگار
باقیمانده، مانا
a lingering smell of machine oil
بوی ماندگار روغن (مخصوص) دستگاه
2
پردوام
دائم
تصاویر
کلمات نزدیک
lingerie
linger
linesman
liner note
liner
lingual
linguini
linguist
linguistic
linguistics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان