Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زبانشناس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
linguist
/ˈlɪŋɡwɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زبانشناس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زبانشناس
1.Tony is a good linguist and speaks four different languages.
1. "تونی" یک زبان شناس خوب است و به چهار زبان صحبت میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
linguini
lingual
lingering
lingerie
linger
linguistic
linguistics
lining
link
link up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان