خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پر از چیزی بودن
[صفت]
littered
/ˈlɪtərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پر از چیزی بودن
to be littered with something
پر از چیزی بودن
The floor was littered with papers.
کف زمین پر از کاغذ بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
dying for
caught up
bash about
barrack for
bargain on
partied out
play at
rained off
set against
taken up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان