خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (به) دنبال گشتن
[فعل]
to look for
/lʊk fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: looked for]
[گذشته: looked for]
[گذشته کامل: looked for]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(به) دنبال گشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جستجو کردن
جستن
دنبال گشتن
to look for something/somebody
به دنبال چیزی/کسی گشتن
1. I'm looking for the truth.
1. به دنبال حقیقت هستم.
2. I’m looking for a job.
2. (به) دنبال کار میگردم.
3. I’m looking for my keys.
3. (به) دنبال کلیدهایم میگردم.
[عبارات مرتبط]
to look
1. (به) دنبال گشتن
look for a job
2. دنبال کار گشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
look down one's nose at
look down on
look down
look back over
look back
look for a job
look forward to
look green around the gills
look in
look into
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان