Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . غارت کردن
[فعل]
to loot
/luːt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: looted]
[گذشته: looted]
[گذشته کامل: looted]
صرف فعل
1
غارت کردن
به تاراج بردن، چپاول کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به یغما بردن
غارت کردن
1.More than 20 ships were looted.
1. بیش از 20 کشتی غارت شدند.
2.The invaders rampaged through the streets, looting and killing.
2. متجاوزان در خیابان وحشیگری کردند، غارت کردند و آدم کشتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
looseness
loosen up
loosen the bolts.
loosen
loosely
looter
looting
lop
lop-ears
lope
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان