خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بالا آوردن
2 . عصبانی شدن
3 . از دست دادن توانایی ذهنی (بهطور ناگهانی)
[عبارت]
to lose it
/tuː luz ɪt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بالا آوردن
استفراغ کردن
informal
مترادف و متضاد
throw up
1.I almost lost it at the restaurant when they served snails.
1. وقتی که حلزون سرو کردند، نزدیک بود در رستوران بالا بیاورم.
2
عصبانی شدن
کنترل خود را از دست دادن، قاطی کردن
informal
1.Shut up, or I'm going to lose it!
1. خفه شو، وگرنه عصبانی میشوم!
3
از دست دادن توانایی ذهنی (بهطور ناگهانی)
informal
1.In the middle of the test, I just lost it.
1. اواسط امتحان، توانایی ذهنیام را از دست دادم [همه چیز را فراموش کردم].
تصاویر
کلمات نزدیک
lose heart
lose face
lose count
lose control of
lose
lose one's cool
lose one's head
lose one's nerve
lose one's rag
lose one's shirt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان