1 . دیوانه‌وار
[قید]

madly

/ˈmædli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دیوانه‌وار به شدت

معادل ها در دیکشنری فارسی: دیوانه‌وار
  • 1.Richard and Vanessa are madly in love.
    1. «ریچارد» و «ونسا» به شدت عاشق هم هستند.
  • 2.she was smiling madly.
    2. او داشت دیوانه‌وار می‌خندید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان